جالب است بدانیم که پنجره ها از ابتدا به این شکلهای مستطیل ، مربع و گاه دایره ای بزرگ از جنس چوب ، فلز و یا پی وی سی که در همه انواع ساختمانها تغریبا به یک شکل شده اند نبوده اند و دوران مدیدی را گذرانده اند تا به شکل و کاربرد کنونی رسیده اند . با دقت بیشتر می بینیم که پنجره های ساختمانهای کنونی نیز نسبت به پنجره های ساختمانهای قدیمیِ چند دهه پیش که کماکان به جا مانده اند با ساختار چوبی و شیشه های تکه تکه و کوچک و رنگی که نور آفتاب را با رنگهای مختلف به داخل می فرستادند یا پنجره های بزرگ آهنی و چوبی که بنا به قدمت و محل و نوع ساختمان شکل خاصی داشته اند تغییرات زیادی کرذه اند و با وجود آنکه کاربرد آنها در انتقال نور و هوا به داخل ساختمان ثابت مانده اما از رویکرد زیبایی به رویکرد محافظت از گرما و سرما و سر و صدا و گرد وخاک تغییر یافته اند.
در دوران های گذشته نیز پنجره ها ساختار های مختلفی را طی کرده اند و رویکردها و کاربرد های متفاوتی داشته اند.
واژه پنجره :
پنجره، دریچه و شکافی بر دیوار و گاه سقف ساختمان، برای تهویه و تأمین نور است که ویژگی های پنجره ، از جمله شکل و اندازة آن و نحوة کاربردش، بسته به شرایط اقلیمی و وضع فرهنگی هر منطقه متفاوت است . واژة پنجره از Panjara سانسکریت به معنای قفس گرفته شده و در اردو به صورت Pinjra به همین معنا آمده است. این واژه به معنای دریچة مشبک احتمالاً از قرن چهارم به بعد وارد زبان فارسی شده است و ظاهراً بعدها معنایی عام یافته و به هر نوع دریچه اعم از مشبک و غیرمشبک و با هر نوع جنس اطلاق شده است .در دورة زندیه و قاجاریه، پنجره به معنای دریچه های مشبک فلزی به کار رفته است . واژة "روزن" از "روچن" پهلوی به معنای سوراخی که از آن نور و هوا داخل اتاق می شود، پیش از پنجره در زبان فارسی رایج بوده و احتمالاً به دریچه های غیرمشبک اطلاق می شده است. در دوره های بعد، انواع خاصی از پنجره ها را به این نام خوانده اند.
واژة اُرسی نیز به نوعی پنجرة چوبی رایج در دورة زندیه و قاجاریه اطلاق می شود. همچنین واژه هایی چون پاچنگ، دارْاَفزین به معنی پنجره هایی با صفحة مشبک چوبی ، واژه فَخْرومَدْیَن : پنجره هایی با صفحة مشبک آجری در دورة زندیه و قاجاریه آمده است .
صورتهای مختلف پنجره در معماری گذشته تا امروز
معمولترین نوع پنجره در معماری اوایل دورة اسلامی با کاربرد اندک و آن و به صورت کُوّه بود. کوّه دریچه ای کوچک و باریک بود که غالباً نزدیک سقف ساخته می شد. ظاهراً رعایت حریم خصوصی دیگران، از دلایل کاربرد پنجره های اندک و کوچک در معماری اسلامی بوده است. واژة کوّه نیز مانند روزن در زبان فارسی معنایی خاص یافته و امروزه تنها به پنجره هایی گفته می شود که بیشتر در مأذنه ها تعبیه می شود. واژه های نافذه، قَمَریه، قَنْدَلیه و مشربیه نیز برای انواع مختلف پنجره در دوره های بعد و در سرزمین های عربی به کار رفته است.
پنجره در قلعه ها، قصرها، مساجد و بناهای عمومی برای گسترش زاویة دید از سمت خارج وسیع و بزرگ و برای ممانعت از تابش مستقیم نور خورشید از داخل تنگ و کوچک ساخته می شد، چنانکه در قصر الزهراء عرض برخی از پنجره های قصر از داخل نیم متر و از خارج دو برابر بود. پنجرة باروهای قلاع و دژها که به مزغَل شهرت داشت، از خارج تنگ و از داخل وسیع ساخته می شد. پیداست که احداث این نوع پنجره ها تنها در دیوارهای ضخیم ممکن بود .
در معماری دورة امویان که از معماری یونانی و روم شرقی متأثر بوده است، با پنجره های مشبک در مساجد بزرگ روبرو می شویم و پنجره از این دوره به بعد است که جنبة کاربردی ـ تزیینی پیدا می کند، چنانکه قبة الصخره دارای پنجره های داخلی و بیرونی با فاصلة حدود 30،1 متر، نزدیک به سقف و با صفحات مشبکی از مرمر، شیشه های رنگین و تزیینات فراوان بوده است. مسجد جامع دمشق نیز دارای پنجره هایی در دیوار و گردنة گنبد است که با شبکه هایی از طرح های هندسی و گیاهی سنگی و گچی پوشیده شده اند همچنین مسجدجامع قرطبه (161 ـ 169) دارای گنبدی مشبک برای تأمین روشنایی فضای مسجد است .
در مسجد سامرا که در 232 در دورة عباسیان ساخته شده است، 24 پنجره در قسمت بالای دیوار قبله در زیر اِفْریز و نزدیک به سقف بنا وجود دارد. نمای خارجی این پنجره ها به صورت دریچة مستطیل باریک و تنگ است که در داخل به ابعاد بزرگتر ختم می شود. این پنجره ها با قوس های دندانه ای دالبری که قاب مستطیل شکلی دور تا دور آنها را فرا گرفته است، تزیین شده اند. دیوارهای خارجی مسجد ابن طولون در قاهره (263ـ265) هم با طاقنماهای مدور پنجره دار تقسیم بندی شده است. در تزیینات گچی دیوارها، هلال ها و پنجره های این مسجد از روش قالبگیری و برش مایل در کنده کاری چوب و تکرار یک طرح استفاده شده است .
در معماری مصر دورة فاطمی پنجره های معروف به قمریّه و قندلیه اهمیت ویژه ای دارد. این پنجره ها پوشش هایی از سنگ یا گچ مشبک یا چوب خراطی شده با شیشه های رنگین دارند. پنجره های قندلیه به دو صورت بنا می شد: در پنجره های قندلیة ساده، یک جفت پنجرة مستطیلی با دو آستانة مستوی یا قوسی ، به نام پنجره های دوقلو، در کنارهم ساخته می شد و دربالای هریک پنجره ای دایره یا بیضی شکل، به نام قمریّه ، تعبیه می گردید. در پنجره های قندلیة مرکب بیش از دو پنجره، با قوس یا بدون قوس، در کنار هم ساخته می شد و در بالای آنها پنجره های دایره ای یا بیضی در دو ردیف، در ردیف پایین دو پنجره و در ردیف بالا یک یا چند پنجره ، قرار می گرفت . غالباً قمریّه های منفردِ دایره ای شکل، در دیوار قبله و بالای محراب تعبیه می شد. نمونه ای از این نوع پنجره ها را می توان در دیوارهای مسجد الازهر مصر و مسجد سلطان حسن مشاهده کرد .
اصطلاح پنجرة قمریّه دردورة ممالیک بر پنجره هایی دلالت می کرد که با پوشش هایی مشبک از گچ ، سنگ یا چوب خراطی شده پوشانده می شد که دراین صورت گاه به آن قمریّة خرگاه نیز می گفتند. قمریّه در این دوره نیمکره ای شکل بود ، در داخلِ سکنج ها از پنجره های بیشتری استفاده می شد و قمریّه ها نیز تزیینات بیشتری یافت .
پنجره های دوقلو یا سه قلو ، ساده و بلند و دارای قوسی شکسته بودند . نمونة آن را می توان در نمای گنبد قلاوون (683) مشاهده کرد. در این مسجد مصالح ساختمانی مختلف در قرنیز پنجره ها، شکل مضرس درهم فرورفتة زیبایی ایجاد می کند. قاب پنجره ها در این بنا اغلب نوک دار و با یک رف به هم پیوسته اند. دریچة پشت پنجره ها در این دوره مانند منبر مسجد با قطعات حکاکی شده از چوب یا عاج تزیین می شـده است .
نوعی پنجرة بیرون آمدة چوبی به نام مشربیه نیز در طبقه های فوقانی ساختمان های مسکونی ، بویژه در مواردی که نمای ساختمان به سمت گذر عمومی بود، نصب می شد که تمام سطوح آن چوبی و غالباً بر کنسول هایی چوبی متکی بود. از آنجا که در بیشتر موارد سطح بازشو این پنجره ها مشبک بود، افراد از داخل اتاق ، بدون آنکه دیده شوند، به بیرون اشراف داشتند .
در معماری عثمانی نورگیرهایی در گردنة گنبد بناها مشاهده می شود. این طرح در بنای مسجد اولوجامع ، تعداد زیادی از مساجد آناطولی و اولین مسجدی که در روم ایلی احداث گردیده استفاده شده است. سنان ــ که در 978 ـ 984 مسجد سلیمیه را در ادرنه بنا کرد . برای کاهش سنگینی گنبد، پنجره های زیادی در آن ساخت. در این مسجد، هر ساقة گنبد دارای 32 پنجرة هلالی بسیار بلند است .
در معماری هند در دورة گورکانیان ، پنجره های برجسته بسیار دیده می شوند که یکی از بهترین نمونه های آن پنجره های عمارتی پنج طبقه به نام هوا محل در جیپور است که با ترکیبی خاص طراحی و ساخته شده و نمای بیرونی را بسیار جالب توجه کرده است . در این بنا، هریک از فضاهای رو به بیرون سه پنجره با سقفی منحنی شکل دارد که پنجرة میانی از دو پنجرة دیگر بزرگتر است .
از ایران باستان پنجره ای باقی نمانده است تا بتوان چگونگی آن را دریافت. تنها می دانیم که به فرمان شاهان هخامنشی چوب های سخت را از راه های دور می آوردند که به احتمال قوی به مصرف در و پنجره می رسیده است. افزون بر آن، از زر و سیم و عاج و مصالح تزیینی دیگر نیز در آرایش پنجره استفاده می شده است. با توجه به برخی شواهد، چارچوب پنجره های به کار رفته در بنای تخت جمشید از تخته سنگ های یکپارچه تراشیده شده، بوده است. در قسمتی دیگر از این بنا، آثاری دیده می شود که حاکی از وجود نورگیرهای سقفی است.
در ایران پس از اسلام در تمام دوره ها بناهایی متأثر از معماری ایرانی ساخته شده که در آنها پنجره های مشبک در دیوار، سقف و گنبدها به کار رفته است. از آن جمله می توان به نورگیرهای مسجد تاری خانه (سدة دوم )، مقبرة الجایتو در دورة ایلخانان و پنجره های مشبک بقعة شیخ صفی الدین اردبیلی اشاره کرد .
معمولترین نوع پنجره در معماری ایران ، پنجره های دو لته (دو لنگه ) یا چند لته بود که هر لتة آن غالباً روی یک پاشنه و یک میلة چوبی در بالا و پایین می چرخید. در پنجره های چند لنگه ، گاهی یک یا چند لنگه را به صورت ثابت و شماری از لنگه ها را به صورت بازشو می ساختند، گونه ای از پنجره ها را نیز به صورت قدی و از سطح کف اتاق یا اندکی بالاتر می ساختند که به در ـ پنجره معروف اند. بسیاری از پنجره های اتاق های اصلی را به این صورت می ساختند تا هنگامی که روی زمین می نشستند، بتوانند فضای بیرون را ببینند. برخی از این گونه در ـ پنجره ها درِ ورودی اتاق نیز بود. در نواحی کویری غالباً اندازه و نوع اتاق ها را با تعداد در یا در ـ پنجره های آنها سه دری ، پنج دری و مانند آن مشخص می کردند .
از انواع دیگر پنجره ، بیشتر در دوران زندیه و قاجاریه که از نظر هنری بسیار حایز اهمیت است ، نوعی پنجرة چوبی دو لنگه به نام اُرسی است . دربارة ریشة این واژه اختلاف نظر وجود دارد. در فرهنگ لغت نامه آمده است، "اور" به معنای بالاست و اُرسی یعنی پنجره هایی با لنگه های بازشو بالارونده . بنا به گفتة محققان این کلمه از ارو یا اروس ( arus ) پهلوی گرفته شده و به معنای سفید و روشنایی است. لنگه های این پنجره به جای حرکت بر حول محور پاشنه، در درون یک چارچوب به سمت بالا و پایین حرکت می کند. اُرسی غیر از چارچوب به سه قسمتِ آستانه، طبقة پایین یعنی لنگه های بازشونده و قسمت بالا که مخفی کنندة لنگه هاست تقسیم می شود. قسمت بالا به صورت دو جداره ساخته می شود تا هنگامی که لنگه ها بالا کشیده می شوند در میان جداره ها پنهان شده منظرة نامناسبی به اتاق ندهد. اُرسی ها معمولاً یکی از اضلاع چهارگانة اتاق را تشکیل می داد و از کف اتاق تا سقف ادامه پیدا می کرد. سطح پنجره های اُرسی غالباً از شبکه های چوبی با نقش های هندسی بسیار ظریف و زیبا به صورت گره سازی یا قواره بندی و با استفاده از قطعه های شیشة رنگی یا ساده ساخته می شد. بنجامین در وصف این نوع پنجره در سفرنامة خود می نویسد: ایرانیان به جای آنکه برای اتاق های خود به شیوة غربی چندین پنجره بسازند، همه را یکجا جمع کرده یک پنجرة بزرگ یا در که از سقف تا کف اتاق می رسد برای اتاق در نظر می گیرند و این پنجرة بزرگ را با قاب های مختلف به سه یا چهار قسمت تقسیم می کنند و در هر قسمت با به کاربردن شیشه های رنگی کوچک ، نمای خارجی و داخلی زیبایی برای اتاق فراهم می آورند. اُرسی در شهرهای مختلف نام های گوناگونی دارد؛ برای نمونه در یزد به «درهای شکم پاره » و در قزوین به «درهای چند چشم » موسوم است . از جمله بناهای دارای ارسی می توان به ارگ کریمخانی ، خانة محتشم ، بنای دیوانخانه و باغ دولت آباد اشاره کرد .
نوعی پنجره به نام روزن نیز برای نورگیری یا تهویه غالباً در بالای درها و پنجره ها ساخته می شد . روزن که با چوب یا گچ یا سفال ساخته می شد، اغلب ثابت بود. روزن جنبة تزیینی نیز داشت و گاه دارای قوس هلالی و شکسته و گاه ساده و چهارگوش بود و طرح های قواره بری با شیشه های رنگی در آن به کار می رفت . برای نمونه می توان به بالای درهای مدرسه و مسجد سپهسالار و ورودی و نمای کاخ ابیض در تهران ، خانة قزوینی ها و خانة امجد در سنندج اشاره کرد . در خانة زینت الملک در شیراز روزن ها تنها جنبة تزیینی دارد و به صورت قطعة هلالی شکلی از لنگه های در سربرآورده و طرح معرق کاری با خطوط اسلیمی به صورت جالبی در بالای آنها به اجرا درآمده است. در خانة شیخ الاسلام اصفهان نیز روزن مستطیلی است .
گاه به حفره های نورگیر ساده و بدون شبکة محافظ و پنجره های سقفی برخی از فضاها مانند راستة بازارها ، آشپزخانه ها و درهای ورودی خانه ها نیز روزن می گفته اند. از انواع روزن ها که غالباً بر روی پوشش های گنبدی شکل، بویژه در حمام ها و بازارها، تعبیه می شود جامخانه است . معمولاً بر روی حفره های سطوح سفالی جام خانه ها ، شیشه نصب می کردند و هنگام گرما آن را برمی داشتند .
گاه پیرامون پنجره ها برخی عناصر معماری مانند ستون (واقعی یا کاذب )، مهتابی، جان پناه و رُخبام (سطحی نواری شکل در بالاترین قسمت دهانه ) قرار داشت . همچنین از انواع تزیینات ، مانند کاشیکاری و آجرکاری و گچبری ، در اطراف پنجره ها استفاده می شده است .
پس از دورة قاجار، تحت تأثیر معماری اروپایی، ساختن برخی پنجره های نوین مانند پالادین (پنجره ای با سه دهانه ، دهانة میانی یا طاق قوسی و دو دهانة دیگر با طاق های مسطح ، سنتوری (نوعی پنجرة مستطیلی که بالای آن با قوس و سطوح مثلثی شکل تزیین شده است ) و نیز پنجره بیرون آمده رواج یافت . امروزه ، پنجره ها از مصالحی مانند چوب و آهن و آلومینیوم ساخته می شوند و غالباً با لولا یا به صورت ریلی باز و بسته می گردند.
ادامه مطلب...